پرستارها آدمهای دوستداشتنیای برای من هستند، شاید به خاطر لباسشان، معصومیت خاصی دارند، شما بگویید همین الان از اتاق کناریْ یک پرستار بیرون بیاید که قبلش بیمارِ آن اتاق را با آمپول هوا کشته باشد، اهمیتی ندارد، من عاشقش میشوم. الان که فکرش را میکنم به خاطر لباس است، چون دخترهای دانشکده شیمی و فیزیک هم که در آزمایشگاه کار میکردندْ هم دوستداشتنی بودند، شما بگویید از همین آزمایشگاه کناریْ یکی از آنها بیرون بیاید که قبلش با HF مادهای درست کرده که قرار است با پخش کردن آن در دنیا، به زندگی بشریت خاتمه دهد، اهمیتی ندارد، من عاشقش میشوم.
درباره این سایت